جدول جو
جدول جو

معنی کجه بازی - جستجوی لغت در جدول جو

کجه بازی
انگشتر بازی
تصویری از کجه بازی
تصویر کجه بازی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کچه بازی
تصویر کچه بازی
انگشتر بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کجه باز
تصویر کجه باز
آنکه کجه بازی کند: (چرخ کجه باز تا نهان ساخت کجه با نیک و بد دایره در باخت کجه. ) (رودکی) درینجا ایهام است (معنی دیگر کج باز کجرفتار و کج روش است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حقه بازی
تصویر حقه بازی
کنبوریدن تیتالگری فریبش شعبده بازی، مکاری فریبکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حقه بازی
تصویر حقه بازی
فریب کاری، شعبده بازی
فرهنگ فارسی عمید
تازیانه بازی کرباس را تازیانه وار تاب داده بازی کنان بر هم زنند بازیی است کودکان را و آن چنان است که کرباس را مثل تازیانه تاب داده بر یکدیگر زنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره بازی
تصویر قره بازی
ترکی سیاسرمه ازگیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
بازی با کاسه و آن چنین است که دو سه کاسه چینی را پر آب کنند و کاسه بازان واژگون شده کاسه ها بر پشت گذارند و بتحریک سرین آن را جنبانند و بدوش خود رسانند در حالی که قطره ای آب از آن آن نریزد: (کاسه لاله اگر بشکست بر جای خود است ز انکه جای کاسه بازی مغز سنگ خاره نیست) (کمال الدین)، بیرون آوردن ظرفها از زیر خرقه برای تفریح تماشا گران، مکاری حیله گری
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از هنر های دستی است و آن نوعی ماسک سازیست. مواد اولیه آن از کاغذ است. در این رشته قالب را از گل تهیه میکنند و روی گل چند کاغذ می چسبانند بعد سریشم و کاغذ را بهم الصاف میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بچه بازی
تصویر بچه بازی
بازی کودکانه، رفتار نامناسب و نسنجیده، آسان پنداشتن کار و جدی نگرفتن آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حقه بازی
تصویر حقه بازی
شعبده بازی، مکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طره بازی
تصویر طره بازی
ترنا بازی، نوعی بازی که در آن پارچه ای را مثل تازیانه تابیده و با آن بازنده را می زنند
فرهنگ فارسی معین
بازی با کاسه و آن چنین است که دو سه کاسه چینی را پر آب کنند و کاسه بازان واژگون شده کاسه ها بر پشت گذارند و به تحریک سرین آن را جنبانند و به دوش خود رسانند در حالی که قطره ای آب از آن نریزد، بیرون آوردن ظرف ها از زیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طره بازی
تصویر طره بازی
ترنابازی، نوعی بازی دسته جمعی که با انداختن قاب به وسیلۀ بازیکنان، شاه، وزیر، جلاد و دزد را مشخص می کنند و جلاد به دستور شاه و با مشورت وزیر، بازیکن نقش دزد را معمولاً با ترنا مجازات می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لبه بازی
تصویر لبه بازی
Brinksmanship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mistrzostwo w ryzykowaniu
دیکشنری فارسی به لهستانی
мастерство на грани
دیکشنری فارسی به روسی
майстерність на межі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
habileté à prendre des risques
دیکشنری فارسی به فرانسوی
जोखिम लेने की कला
دیکشنری فارسی به هندی
מיומנות בסיכון
دیکشنری فارسی به عبری
ufanisi wa kuchukua hatari
دیکشنری فارسی به سواحیلی
การจัดการความเสี่ยง
دیکشنری فارسی به تایلندی
ঝুঁকি নেওয়ার দক্ষতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
خطرہ مول لینے کا فن
دیکشنری فارسی به اردو